اهمیت داشتن هوش هیجانی (EQ) بالا در پروژه های زندگی

هوش هیجانی

قطعا شما هم افرادی را دیده اید که در روابط خود در کار و خانواده و … خیلی سریع نسبت به اتفاقات واکنشهای سریع و احساسی نشان می دهند، به عنوان مثال، پدری که فرزند خود را بلافاصله بعد از وارد شدن او با لباسهای کثیف به خانه، مورد سرزنش و عتاب قرار می دهد بدون اینکه حرفهای فرزند خود و علت این اتفاق را بشنود و به تاثیر آتی این رفتار خود با فرزندش فکر نماید، و یا مدیری که بعد از شنیدن خبر اشتباه یک کارمند خود بدون صحبت کردن با او و شنیدن دلایلش، بلافاصله جریمه می کند و بر سر او فریاد می زند.

اینکه بتوانید در لحظات حساس، واکنشهای احساسی خود را کنترل نمایید و منطقی تصمیم بگیرید و رفتار نمایید، مهارت بزرگی است که به نوعی به هوش هیجانی شما بر میگردد.

هوش هیجانی چیست؟

خیلی ساده، به توانایی شما در شناخت احساسات خود و سایر افراد زندگی کاری و شخصی، و  مدیریت و کنترل این احساسات در شرایط مختلف،هوش هیجانی (Emotional Intelligence) می گویند.

توانایی هایی مانند حل مسئله، تصمیم گیری، برقراری ارتباط با آدمها و … در زندگی ارتباط مستقیمی با هوش هیجانی دارند.

به عنوان مثال، فردی با هوش هیجانی بالا، وقتی با همسر خود بر سر موضوعی اختلاف نظر دارد، به جای اینکه سعی نماید هر آنچه او می گوید را جواب دهد و با لحنی عصبی که احتمالا نتیجه ای نیز نخواهد داشت گفتگو را سخت تر نماید، سعی می کند ابتدا حرفهای طرف مقابل خود را کاملا بشنود و علت ناراحتی او را درک نماید و سپس با بیان مجدد برداشت خود از مسئله با لحنی آرام، نظر خود را مطرح نماید و در صورتی که بازهم همسرش قانع نشد، و در صورتی که احساس می کند در آن لحظه امکان تمصمیم گیری منطقی وجود ندارد، ادامه گفتگو را به شرایط دیگری موکول نماید و یا حتی به خاطر مصالح زندگی مشترک، نظر همسر خود را بپذیرد و این گفتگو را به مثابه یک مسابقه نبیند.

تفاوت هوش هیجانی (EQ) و ضریب هوشی (IQ)  چیست؟

ضریب هوشی به توانانی افراد برای استدلال کردن و استفاده از اطلاعات جهت تحلیل کردن گفته می شود، در حالی که داشتن هوش هیجانی به افراد در داشتن روابط سالم تر و موفقتر و کنترل خشم و احساسات کمک می نماید.

درواقع هوش هیجانی قدرت تسلط بر هیجانات خویش را کنترل می نماید تا فرد بتواند در لحظات خاص بهترین تصمیم ممکن را بگیرد.

چگونه هوش هیجانی بالا باعث موفقیت در کارها و پروژه ها می گردد؟

جلسه ای را تصور کنید که در آن همه فریاد می زنند و سعی در القا نمودن ایده و خواسته خود به سایرین را دارند؛ اگر چنین جلسه ای را تجربه نموده باشید، اذعان خواهید نمود که رسیدن به نتیجه منطقی درست، تقربیا کاری غیر ممکن است.

اینکه افراد بتوانند بر احساسات منفی خود در جلسه غلبه نمایند و به مصالح شرکت خود و سایر افراد حاضر در جلسه نیز فکر کنند و به دنبال راه حلی منطقی و تفکر win-win باشند، بیش از هر چیزی به هوش هیجانی آنها بستگی دارد.

اینکه تلاش کنیم همواره حواسمان به حسی که در هر لحظه داریم باشد و بتوانیم افکار و احساسات منفی خود را کنترل نماییم و همچنین حواسمان به حس به طرف مقابلمان هم باشد و ملاحظات رفتاری لازم را این خصوص نیز داشته باشیم، می تواند مزیت فوق العاده ای را در روابط شخصی و کاری ما ایجاد نماید و ما را به فردی موفقتر تبدیل نماید.

خبر خوب این است که با کار بر روی خودمان، همواره می توان هوش هیجانی خود را بهبود بخشید، در ادامه به چند نمونه از اقداماتی که می تواند باعث بهبود بخشیدن هوش هیجانی شود، اشاره شده است:

  • افزایش مهارت شنوندگی فعال در مذاکرات و تعاملات با تمرین
  • توجه بیشتر به احساسات خود در لحظات مختلف و تفکر و تعمق در خصوص اینکه در هر لحظه چه رفتاری می تواند مناسبتر باشد
  • بررسی و نقد نمودن رفتار خود پس از جلسات و تعاملات و اینکه اگر زمان به عقب برگردد بهترین واکنشها در لحظات مختلف چه می توانست باشد، و اعمال نمودن آنها در تعاملات بعدی در آینده
  • تمرینهای ذهن آگاهی و تمرکز در طول روز
  • مطالعه بیشتر در خصوص هوش هیجانی و به روز نگهداشتن اطلاعات در خصوص راههای ارتقای آن

اقدامک:

همانگونه که قبلا هم در کافه مدیر پروژه عنوان شد، با اقدامکها یا اقدامهای کوچکی که در راستای آموخته های خود انجام می دهید، می توانید باعث بهبود و رشد فردی خود شوید. پیشنهاد می شود به منظور افزایش هوش هیجانی خود، چند تعاملی آخری که باعث عصبانیت شما شد را مرور نمایید و علت خشم خود را کشف نموده و بررسی نمایید که در آینده اگر مورد مشابه پیش آمد بهترین عکس العمل شما چه می تواند باشد.

فراموش نکنید آنچه باعث بدست آوردن موفقیتها و فرصتهای بزرگ در زندگی می شود، داشتن هوش هیجانی بالا در زندگی شخصی و کاری شماست.

دیدگاهتان را بنویسید